معنی پرجمعیت‌ترین جزیره جهان

اطلاعات عمومی

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

جزیره

جزیره

فرهنگ معین

جزیره

(جَ رِ) [ع. جزیره] (اِ.) آبخوست، قطعه زمینی که گرداگرد آن را آب فرا گرفته باشد. ج. جزایر.

فرهنگ عمید

جهان

گیتی، دنیا، عالم، کیهان،
کرۀ زمین،
[مجاز] مردم دنیا،
[قدیمی، مجاز] حیات، زندگی: سیاوش چو گشت از جهان ناامید / بر او تیره شد روی روز سپید (فردوسی۱: ۴۰۲)،
* جهان ‌سوم: (سیاسی) مجموع کشورهای درحال‌توسعه. δ جهان اول، کشورهای بزرگ صنعتی غرب و جهان دوم، کشورهای بزرگ صنعتی کمونیست، پیش از فروپاشی شوروی سابق بوده است،

نام های ایرانی

جهان

پسرانه، دنیا، عالم، گیتی، کیهان، کیهان، عالم، گیتی، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانندملک جهان، جهان آفرین

معادل ابجد

پرجمعیت‌ترین جزیره جهان

1669

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری